یادداشت الکساندر دوگین درباره عملیات «طوفان الاقصی»

یادداشت الکساندر دوگین درباره عملیات «طوفان الاقصی»

الکساندر دوگین، فلیسوف روس و از مهم‌ترین مشاوران ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه، روز ۱۰ اکتبر در یادداشتی در پایگاه اینترنتی «باشگاه ایزبورسک» به تحلیل عملیات طوفان الاقصی و پیامدهای جهانی آن پرداخت. متن ترجمه این یادداشت را در ادامه می‌خوانیم:

۷ اکتبر ۲۰۲۳، جنبش فلسطینی حماس عملیات نظامی خود را علیه اسرائیل آغاز کرد. شهرها و شهرک‌های اسرائیلی هم مرز با نوار غزه مورد حمله قرار گرفتند. شاخه نظامی حماس اعلام کرد که بیش از ۵۰ موضع نظامی اسرائیل را هدف قرار داده است. شاخه مبارز جنبش فلسطینی حماس با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد که در جریان عملیات در اسرائیل حدود ۳۵ سرباز و شهرک‌نشین اسرائیلی را اسیر کرده است. وزیر دفاع اسرائیل گفت که حماس به کشورش اعلام جنگ کرده است.

ارتش رژیم صهیونیستی در واکنش به آغاز عملیات ضد تروریسم «شمشیرهای آهنین» در نوار غزه خبر داد. وضعیت فوق‌العاده در سراسر اسرائیل اعلام شده است.

تشدید تنش در اسرائیل می‌تواند به یک واکنش زنجیره‌ای منجر شود. فلسطینی‌ها در چنین جنگی شانسی ندارند، زیرا نمی‌توانند اسرائیل را نابود کنند یا شکست نظامی قابل توجهی بر آن وارد کنند. اما اسرائیل هدفی برای جنگیدن ندارد. فلسطین به طور رسمی سرزمین اسرائیل است که تحت هیچ شرایطی کنترل آن را ندارد و نمی‌تواند داشته باشد. همچنین نابودی فیزیکی همه فلسطینی‌ها غیرممکن است.

اگر ما در موقعیت بین‌المللی متفاوتی قرار داشتیم، فلسطینی‌ها می‌توانستند روی شفقت چپ جهانی حساب کنند، اما ایالات متحده توسط نومحافظه‌کاران و طرفداران جهانی‌شدن رهبری می‌شود. آنها قطعا زمانی برای فلسطینی‌ها ندارند؛ اگرچه سیاست‌های ملی‌گرایانه اسرائیل چندان به آنها نزدیک نیست.

اما واکنش‌های زنجیره‌ای و مهم‌تر از همه رفتار دولت‌های اسلامی (در درجه اول ایران، ترکیه، عربستان سعودی، سایر کشورهای حوزه خلیج‌فارس و مصر) است که می‌تواند به یک ادامه منطقی تبدیل شود. حداقل، ممکن است این چیزی باشد که استراتژیست‌های حماس در هنگام تصمیم به شروع درگیری در ذهن داشتند.

جهان چندقطبی در حال تقویت و شدت هژمونی غرب در کشورهای غیرغربی در حال تضعیف است. متحدان غرب در جهان اسلام – در درجه اول ترکیه و سعودی – از هر دستور واشنگتن پیروی نمی‌کنند. در چنین شرایطی است که قطب اسلامی که اخیراً به بریکس پیوسته، آزمون خود را پس خواهد داد.

البته این درگیری ممکن است به مناطق دیگر نیز گسترش یابد. ممکن است ایران و حزب الله به آن کشیده شوند که به معنای انتقال احتمالی عملیات نظامی به سرزمین‌های لبنان و سوریه است. در خود اسرائیل تعداد زیادی فلسطینی وجود دارند که از یهودیان متنفرند، همه اینها می‌تواند عواقب غیرقابل پیش‌بینی داشته باشد.

به نظر من، ایالات متحده و طرفداران جهانی‌شدن اکنون تلاش خواهند کرد تا همه چیز را آرام کنند، زیرا آنها نمی‌توانند از تشدید بیشتر این واقعه نتیجه خوبی بگیرند.

غرب هم هر زمان که برایش مفید باشد وحدت ارضی را به رسمیت می‌شناسد و هم هر زمانی که وحدت ارضی برایش سودی ندارد، حق جدایی‌طلبی ملت‌ها را. از نگاه غربی‌ها قانونی در کار نیست؛ «در واقع ما باید به همین شکل با این موضوع برخورد کنیم چراکه آنچه به نفع ماست درست است.»

در مناقشه اسرائیل و فلسطین، حداقل در حال حاضر برای روسیه دشوار است که فقط یک طرف را انتخاب کند. هر پیکربندی مزایا و معایبی دارد. روابط قدیمی با فلسطینی‌ها وجود دارد و آنها البته قربانی هستند. اما جناح راست اسرائیل نیز به دنبال اتخاذ یک سیاست بی‌طرف دوستانه در قبال روسیه است و با این کار از روسوفوبیای وحشیانه و بدون ابهام غرب جمعی متفاوت می‌شود.

اوضاع اکنون به چگونگی رخدادهای بعدی بستگی دارد.

بله و البته نباید از ابعاد آخرالزمانی حوادث غافل شد. فلسطینی‌ها عملیات خود را «طوفان الاقصی» نامیدند، یعنی تنش دوباره در اطراف بخش مسیحایی اورشلیم (که تصمیم اسرائیل برای ساخت معبد سوم در کوه معبد بدون تخریب مسجد الاقصی، زیارتگاه مهم مسلمانان غیرممکن است) در حال افزایش است. فلسطینی‌ها سعی می‌کنند حساسیت آخرالزمانی مسلمانان – هم شیعیان که همیشه نسبت به این موضوع حساس‌تر هستند و هم سنی‌ها (بالاخره، انگیزه‌های پایان جهان و نبرد نهایی برای آنها بیگانه نیست) را شعله‌ور کنند. اسرائیل و صهیونیسم برای مسلمانان به منزله دجال است.

تا چه حد این جدی است، به زودی خواهیم دید. اما در هر صورت، واضح است کسانی که ابعاد آخرالزمانی را نادیده می‌گیرند، از سیاست مدرن چیزی نخواهند فهمید، به ویژه در خاورمیانه که این امر در آنجا آشکارتر است.

در همین حال، وزارت خارجه قطر اعلام کرد که تنها اسرائیل مسئولیت تشدید تنش‌ها را بر عهده دارد و حزب‌الله نیز اعلام نمود در صورت عملیات زمینی اسرائیل در نوار غزه، وارد جنگ خواهد شد و شورای امنیت اسرائیل، عملیات زمینی در نوار غزه را تایید کرد.

همه چیز در فلسطین جدی است و بیشتر و جدی‌تر می‌شود. مهم، حمایت ایران و قطر است و نگرش متکبرانه ترکیه به اسرائیل، آمادگی حزب الله برای گشودن جبهه دوم و مهمتر از همه، مدت و وسعت جنگ. یک روز برای چنین وضعیت خشونت‌آمیزی خیلی زیاد است و اگر همین وضعیت در روزهای آینده ادامه یابد، نتیجه گسترش خشونت خواهد بود. یهودیان در اسرائیل از همان ابتدا روی انبار باروت نشسته‌اند. اگر این واقعیت در این شرایط بحرانی تایید نشود، نه تنها اسرائیل، بلکه بسیاری چیزهای دیگر فرو خواهد پاشید. آیا طوفان الاقصی به اندازه کافی بحرانی است؟ هنوز مشخص نیست. توجه تروریست‌های نازی در کی‌یف منحرف شده است. وقت آن است که ما اقدام کنیم.

آغاز تهاجم جسورانه حماس علیه اسرائیل ممکن است «رویداد قو سیاه» باشد که توازن قدرت را در بازی جهانی تغییر دهد. همه تا حدودی در سکون هستند و این انفجار تنش را از بین می‌برد. ۵۰ سال پس از جنگ‌های اعراب و اسراییل، این نیز بخشی از جنگ‌های یهوه است.

در مورد سلاح‌های هسته‌ای اسرائیل چه باید گفت آیا نوشدارو خواهد بود؟ دریای خشمگین عرب کجا خواهد رفت؟ مهم‌ترین چیز این است که ایالات متحده قاطعانه در رسیدن به رهبری جهانی شکست خورده است. اتحاد جماهیر شوروی وجود ندارد. هیچ کس، حتی اگر می‌خواست، نمی‌توانست به یهودیان و اعراب بگوید که آرام باشند. در این میان، لیبرال‌های چپ همچون جورج سوروس چیزی بهتر از مبارزه با صهیونیست‌های دست راستی در اسرائیل پیدا نکرده‌اند. از آنجایی که جنگ در حال حاضر در جریان است و همه در آن جان خود را از دست می‌دهند، طبیعی است که نه تنها اسلاوهای شرقی، بلکه به همه افراد دیگر نیز مربوط می‌شود. علاوه بر این، هر دو نیرو در این مورد برای غیرممکن می‌جنگند.

بیایید تصور کنیم که اسرائیل به همراه غرب جمعی، جنگی گسترده علیه اسلام آغاز می‌کند. اما روسیه، چین، هند در بریکس هستند و آنها قطعاً بی‌چون و چرا از غرب پیروی نخواهند کرد و خودشان عمل می‌کنند بنابراین نخ هرکجا نازک باشد، آنجا پاره می‌شود. پس از شروع عملیات نظامی، ما مطمئناً می‌دانیم که نخ در کجا نازک است و در این صورت نتیجه می‌گیریم؛ حالا نوبت بقیه است. نخبگان روسی اکنون دارای منظره‌ای فوق‌العاده هستند. این شامل یک سوم ضد صهیونیست‌هایی است که از قیام فلسطین خوشحال می‌شوند. یک سوم طرفدار صهیونیست هستند، زیرا جناح راست اسرائیل با پوتین و عملیات ویژه نظامی مدارا می‌کند. آنها به سمت اسرائیل می‌شتابند. یک سوم طرفداران جهانی‌شدن حامی بایدن هستند، اما اصلاً مشخص نیست که آنها باید چه بگویند و چه کار کنند. بالاخره سوروس علیه اسرائیل است و آنها طرفدار سوروس هستند (تقریبا). کدام خط برنده خواهد شد؟ می‌تواند هر سه در همان زمان معمول باشد.

https://syaaq.com/29483/%d8%a7%d9%84%da%a9%d8%b3%d8%a7%d9%86%d8%af%d8%b1...