Islam

پیش‌بینی الکساندر دوگین اندیشمند روسی از آینده جنگ غزه

پیش‌بینی الکساندر دوگین اندیشمند روسی از آینده جنگ غزه

به گزارش جهان نيوز، مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا نوشت: الکساندر دوگین در تحلیلی در خصوص آینده جنگ غزه یادآور شده است: بیایید سعی کنیم یکی از سناریوهای احتمالی تشدید تنش بیشتر در خاورمیانه را توصیف کنیم.

یادداشت الکساندر دوگین درباره عملیات «طوفان الاقصی»

یادداشت الکساندر دوگین درباره عملیات «طوفان الاقصی»

الکساندر دوگین، فلیسوف روس و از مهم‌ترین مشاوران ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه، روز ۱۰ اکتبر در یادداشتی در پایگاه اینترنتی «باشگاه ایزبورسک» به تحلیل عملیات طوفان الاقصی و پیامدهای جهانی آن پرداخت. متن ترجمه این یادداشت را در ادامه می‌خوانیم:

 

سنت گرایی، ارو-اسیایسم و حزب اللهی برای روسیه:

تمایل دوگین نسبت به اسلام (که مسلما درراستای سنتگرایی است) و حتی برخی شبه نظامیان مسلمان سبب تحریک موضعگیریهای چالشی درمورد او شده است.

حزب اللهی برای روسیه:

دوگین برخلاف «ای.کی.کوماراسوامی»(1877-1947) که بر زیبایی شناسی سنت گرایی تمرکز دارد، خود را با یک راه معنوی درونی فردی قانع نکرده است و از این جهت می­توان گفت دوگین شبیه به «اوُلا» است که تصویری سیاسی از سنت را عرضه می­نماید و بی تردید بیان می­کند که: به مفهومی مستلزم فداکاری و ایثار از سیاست نیاز هست. «ما نیاز به حزبی جدید داریم. حزب مرگ. حزبی کاملا عمودی. حزب خدا، معادل روسی حزب الله که بر اساس قوانینی کاملا متفاوت عمل می­کند و به تصویری کاملا متفاوت می­اندیشید. به معنای واقعی کلمه ،مرگ برای سیستم هدف است. برای یک فرد عادی، آن فقط یک شروع است».

در همایش«جمهوری ارواسیا» اسلامی ایران و همکاری های منطقه ای در

ضمن خیرمقدم و خوشامدگویی به شما میهمانان عزیز و حضار فرهیخته، قبل از هرچیز، مایلم مراتب خشنودی و قدردانی خود را از ابتکار ارزشمند و به‌هنگام مرکز آموزش و پژوهش‌های بین‌المللی، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی و موسسه‌ی مطالعات ایران و اوراسیا در برگزاری همایش «جمهوری اسلامی ایران و همکاری‌های منطقه‌ای در اوراسیا» که با مشارکت سازنده و فعال مقامات، شخصیت‌ها، اندیشمندان و صاحب‌نظران محترم از کشورهای مختلف برگزار شده است، ابراز نمایم.

چنانکه می‌دانید، تحولات منتهی به فروپاشی نظام دوقطبی نقطه‌ی پایانی بر یک دوره‌ی شصت ساله‌ی ثبات ژئوپلتیک که از آن به عنوان جنگ سرد یاد می‌شد، نهاد و آغازگر یک دوره‌ی گذار تمدنی و بی‌ثباتی ژئوپلتیک گردید که همچنان ادامه دارد. وقوع این تحولات با روند جابجایی جریان قدرت و ثروت از غرب به شرق و ظهور مجدد و پررنگ آسیا در عرصه‌ی معادلات بین‌المللی همراه بود. همچنین، به موازات جریان توفنده جهانی شدن، شاهد اوج‌گیری همکاری‌های امید بخش منطقه‌ای و جریان بالنده‌ی منطقه‌گرایی هستیم که برخی از آن به عنوان پاسخی طبیعی به چالش جهانی شدن یاد می‌کنند.

«اوراسیاگرایی، ایران و سیاست خارجی روسیه» در گفتگوی الکساندر دوگین با ایراس

ایراس: اورسیاگرایی نظریه‌ مشهور در سیاست خارجی روسیه است که از دیرایام بر رویکردها ورفتارهای مسکو در این حوزه تأثیر داشته است. هواداران ایننظریه با تأکید بر هویت متمایز روسیه از شرق و غرب، بر این مهم تأکید دارند که مسکو باید مواضع مستقلانه‌ای درعرصة بین‌الملل بگیرد و روابط با کشورهای شرق و غرب را بر اساس این هویت متمایز بنا کند. در این میان، از روابط با کشورهای مختلف از جمله در خاورمیانه و ازجمله ایران نیز حمایت می‌شود. موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس)برای تدقیق هرچه بیشتر این نظریه وجایگاه ایران در آن، گفتگویی را باالکساندر گلیویچ دوگین،فیلسوف مشهور، سیاستمدار روس ورهبر جنبش بین المللی اوراسیاگرای در این کشور ترتیب داده که مشروح آن در ادامه از نظر می‌گذرد؛مفهوم اوراسیاگرایی در سیاست خارجی روسیه چگونه است؟

متن كامل گفت‌گوي تفصيلي پايگاه خبري "دي. آز" با "الكساندر

دوگين"، مدير مركز تحقيقات دانشكده اجتماعي دانشگاه دولتي مسكو و سياست‌مدار مشهور روسي، در خصوص روابط ارمنستان و تركيه انجام داده كه در ادامه آمده است. دي.آز: "سرژ سركيسيان"، رئيس‌جمهور ارمنستان، روز پنجشنبه اعلام كرد، ارمنستان تصميم گرفته بدون خروج از روند عادي‌سازي روابط ارمنستان- تركيه، تنها روند تصويب اين پروتكل‌ها در پارلمان را متوقف كند. به نظر شما، اين چه معنايي دارد و چه چيزي موجب اتخاذ چنين تصميمي شده است؟ الكساندر دوگين: من يكي از آن كارشناساني بودم كه از ابتدا مي‌گفتند، پروتكل‌هاي ارمنستان- تركيه نتيجه‌اي نخواهند داشت. اين طرح بزرگ ژئوپلتيك آمريكايي‌ها در خصوص كشيدن ارمنستان تحت نفوذ خود است تا وي را براي اعمال فشار جدي بر تركيه با خود همراه كنند. و من گفتم كه اين روند با شكست مواجه مي‌شود و مرزها گشوده نخواهند شد. همينگونه هم شد. زماني كه من از تصميم سركيسيان مطلع شدم، بار ديگر به عقيده خود ايمان آوردم، عقيده‌اي كه اكنون بسياري از همكاران من نيز به آن اعتقاد دارند. در حقيقت من فكر مي‌كردم، طرف تركيه‌اي تصويب پروتكل‌ها را برهم مي‌زند و علي‌رغم فشار واشنگتن، پارلمان محلي تن به تصويب آن نمي‌دهد، زيرا اين كار برنامه تركيه درباره ساختار سياست‌هاي بين‌المللي را نقض مي‌كند. ولي طرف ارمنستاني تصويب پروتكل‌ها را برهم زد. در حقيقت براي تركيه تفاوتي ندارد كه اين پروتكل‌ها به تصويب نرسند. اكنون همه به جايگاه خود بازگشته‌اند. و من از اين مسئله بسيار خوشحال هستم، زيرا آمريكا بايد عملا به صورت كامل از اين منطقه خارج شود. آنها بايد از افغانستان و عراق خارج شوند و ناوگان ششم خود را از درياي ميدترانه خارج كنند. و اينگونه بايد باشد. دي.آز: آذربايجان بدون در نظر گرفتن مسئله ناگورنو- قره‌باغ مخالف تصويب اين پروتكل‌ها بود... الكساندر دوگين: بله، شما درست مي‌گوييد. در حقيقت اين مسئله پيش از هر چيز به خاطر ميهن‌پرستان روسي اتفاق افتاد كه از همان ابتدا دستهاي آمريكا را در همه جا مي‌ديدند و فهميدند كه همه اينها، عملياتي براي نفوذ بر ارمنستان و اعمال فشار بر تركيه و انزواي آذربايجان است. در نتيجه آنچه كه رخ داده (توقف تصويب پروتكل‌هاي عادي‌سازي روابط ارمنستان- تركيه) پيروزي روسيه و آذربايجان است. دليل ديگر مخالفت آذربايجان شرايط بسيار دشواري بود كه ترك‌ها پس از برقراري ارتباط با ارمنستان مجبور به پذيرش آن بودند و آن قانوني دانستن اشغال ناگورنو- قره‌باغ توسط ارمنستان بود. اما در نهايت همه چيز رفع شد. ارمنستان كه از سياست نفوذ آمريكا امتناع كرده و به سوي روسيه بازگشته است نيز پيروز اين بازي است. وي اظهار داشت: در نهايت تركيه پيروز اين تصميم (رئيس‌جمهور ارمنستان) است كه اكنون با آرامش كامل مي‌تواند همه چيز را به

«اوراسياگرايي، ايران و سياست خارجي روسيه» در گفتگوي الكساندر دوگين با ايراس


اوراسياگرايي يك فلسفه سياسي است كه داراي سه سطح خارجي، مياني و داخلي مي‌باشد. در سطح خارجي- جهان چند قطبي است. بدان معني كه چندين مركز جهاني تصميم گيري وجود دارد، كه يكي از آنها اوراسياست. منظور از اوراسيا تنها روسيه نيست بلكه روسيه به همراه كشورهاي شوروي سابق مي‌باشد. در سطح مياني همگرايي كشورهاي شوروي سابق در ايجاد مدل فراملي (دولت‌هاي مختلف) است. در سطح سياست داخلي – به معناي ساختار سياسي جامعه كه به عنوان ارزش در ارتباط با حقوق شهروندي مدل ليبرال و ملي‌گرايي بررسي مي‌شود. اين سه سطح فلسفه اوراسياگرايي است كه بر مبناي آنها تنها يك شكل سياست خارجي شكل مي‌گيرد كه متقاوت با جهاني شدن، جهان تك‌قطبي، ملي‌گرايي، امپرياليسم و ليبراليسم است. پس اوراسياگرايي به طور كلي مدل منحصربه فردي از سياست خارجي است. 
جمهوري اسلامي ايران چه جايگاهي در نظريه اوراسياگرايي شما دارد؟
از نقطه نظر جهان چندقطبي، در تئوري اوراسياگرايي، ايران نقش كليدي دارد. پس از انقلاب ايران و از نظر جايگاه استراتژ‍يك ايران، اين كشور در ايجاد فضاي مستقل اوراسياگرايي گنجانده شده است، اگر قبلاً ميان ايران و روسيه درگيري وجود داشت و طرفين مسائل في مابين را با جنگ حل مي‌كردند، امروز مسائل موجود تنها از طريق اتحاد صلح‌آميز و استرات‍ژيك حل و فصل مي‌شوند. به اين مفهوم كه مسكو و تهران امروز مسائلي را با هم حل مي‌كنند كه قبلاً از طرق نظامي نيز حل نمي‌شد. منافع ما با يكديگر همپوشاني كامل استراتژيك دارند. اين روند نه از طريق همگرايي، بلكه از طريق اتحاد استرات‍ژيك محقق مي‌شود. ايران شامل همگرايي اوراسياگرايي نمي‌شود و تنها كشورهاي حوزه شوري سابق در اين گروه وارد مي‌شوند. ايران يك تمدن خاص، يك كشور قدرتمند و مستقل است كه بايد محترم شمرد. اين اتحاد را بايد حفظ كرد، ما نبايد يك همگرايي مشترك با ايران را فرض كنيم، ايران در حوزه همگرايي اوراسياگرايي نيست، بلكه ايران شريك روسيه در جهان چندقطبي است. منافع استرات‍يك ما در آسياي مركزي و به طور كلي حوزه منطقه‌اي به طور كامل همپوشاني دارند. به اين ترتيب جايگاه ايران در مدل اوراسياگرايي چند قطبي مركزي است و در اين مدل، تهران نزديكترين شريك مسكو است. البته شراكت با تركيه، چين و هند نيز پيش‌بيني شده است. 

الكساندر دوگين، انديشمند شهير روس:ائتلاف ايران-روسيه يك ايده استراتژيك و اوراسيايي است

  به نقل از پايگاه خبري- تحليلي "اوراسيا "، "الكساندر دوگين "، فيلسوف و كارشناس سياسي مشهور روسيه و رهبر جنبش اوراسيا، اظهار داشت، وي خواستار برقراري روابط حسنه با دولت ايران و همچنين روابط تنگاتنگ با سفارت ايران است.
خبرنگاري در مصاحبه با دوگين ضمن تاكيد بر اهميت دوستي با ايران براي ايده‌هاي اوراسيايي از وي پرسيد، شما قصد داريد چه كاري براي كاهش تشنج در اطراف ايران انجام دهيد؟ وي در پاسخ گفت: من خواستار روابط ح

پوچگرائی لیبرالی بمثابه آخرین مرحله جهانی سازی

امروز بسیاریها در مورد سقوط آشکار لیبرالیسم، شکست تمدن لیبرالی و درماندگی جهانی پروژه لیبرالی سخن می گویند. این مدعا، هم در ناتوانی آشکار آمریکا از تحمیل هژمونی خود به جهان، هم در روند خروج حوادث دنیای اسلام از زیر تأثیر آمریکا، هم در گسترش اجتناب ناپذیر موج جدید بحران مالی، هم در شروع روند فروپاشی اتحادیه اروپا و همچنین، در رکود شدید فعالیت مخالفان در روسیه تجلی می یابد.

لیبرالیسم به حالت احتضار افتاده و در مقابل چشمان ما جان می دهد. این دیگر آن ایدئولوژی نیست که تا همین اواخر، الهامبخش میلیونها انسان بود. امروزه «لیبرال» بودن- همانند ادعای از مد افتادن سریع مارکسیسم پس از انتشار سری کتابهای انتقادی سولژنیتسئن در محافل روشنفکری غرب، دور از نزاکت است. سرنوشت لیبرالیسم- البته، از منطق دیگر، از منطق جنایتکاریهای رژیمهای لیبرالی و هزینه های «ساختن دمکراسی» که هنوز دریک کتاب یا مجموعه کتابها مستند نشده، بسیار اندوهبار است. ما در اطراف خود، در هزاران گزارشات خبری، در سر تیتر خبرها، در گزارشات بازارهای سهام، در مجموعه گزارشات تلویزیونی از نقاط مختلف جهان، شاهد همه اینها هستیم. هیچ تردیدی نیست که این عذاب است…

 

ائتلاف انقلاب جهانی (برنامه، اصول، استراتژی)

1. ما در پایان چرخه تاریخی زندگی می کنند. تمام مراحل که تشکیل جریان تاریخ را به بن بست منطقی آمده است.

است. پایان سرمایه داری است. توسعه سرمایه داری به حد طبیعی خود رسیده است. تنها یک راه وجود دارد از چپ به نظام اقتصادی جهان - به سقوط بر خود. بر اساس یک افزایش تدریجی صرفا از موسسات مالی، بانک ها، و پس از آن پیچیده تر و پیچیده تر ساختار سهام، سیستم سرمایه داری مدرن به طور کامل از واقعیت طلاق تبدیل شده است، از تعادل عرضه و تقاضا، از نسبت تولید و مصرف، از ارتباط با زندگی واقعی. همه ثروت جهان است در دست الیگارشی مالی در جهان با دستکاری پیچیده از اهرام ساخته مالی متمرکز شده است. این الیگارشی به ارزش نه تنها کار، اما همچنین سرمایه به اصول بازار، امن از طریق اجاره مالی متصل می شده است. تمام نیروهای اقتصادی دیگر در اسارت به این نخبگان غیرشخصی ultraliberal فراملی هستند. صرف نظر از اینکه چگونه ما در مورد سرمایه داری احساس، روشن است در حال حاضر، آن است که نه تنها از طریق یکی دیگر از بحران، که کل سیستم می ایستد در آستانه فروپاشی کل.
مهم نیست که چگونه الیگارشی جهانی تلاش می کند به پنهان سقوط مداوم از توده ها از جمعیت جهان، بیشتر و بیشتر مردم، شروع به مشکوک است که این است اجتناب ناپذیر، و که بحران جهانی مالی، ناشی از سقوط بازار وام مسکن ایالات متحده و عمده بانک ها تنها آغاز یک فاجعه جهانی است.
این فاجعه را می توان با تاخیر، اما می توان آن را مانع و یا اجتناب شود. اقتصاد جهان، را در قالب که در آن در حال حاضر عمل محکوم است.